جنایی

بندبازی به نام «فیلیپ» در مکانهای خطرناک و غیر متعارف، اقدام به بندبازی می‌کند تا اینکه تصمیم می‌گیرد فاصله‌ی بین دو برج سازمان تجارت جهانی را طی کند.

این فیلم در مورد تبهکاران ایتالیایی است و شامل داستان پنج شخص متفاوت می شود که هرکدام به گونه ای در تلاشند با گروه مافیایی «کامورا» ارتباط برقرار کنند...

گروهی از طرفداران فیلم جنگ ستارگان تصمیم دارند «جنگ ستارگان اپیزود اول: تهدید شبح» را بدزدند...

چند دانش آموز تصمیم می گیرند برای اینکه از دست قلدرهای کلاس های بالاتر در امان باشند یک سرباز کهنه کار به نام «دریلبیت تایلور»، که بی خانمان است، را استخدام کنند تا از آنها محافظت کند.

«جو» (کیج) آدم کشی حرفه ای است که برای انجام چهار قتل به بانکوک می رود. اما او بر خلاف قواعد کارش، از طرفی جوانی به نام «کنگ» (یامنارم) را زیر پر و بال خود می گیرد و از طرف دیگر به دختری کر و لال به نام «فون» (یانگ) علاقه مندی می شود که در یک داروخانه کار می کند...

دو دوست توسط مردم شهری کوچک بعنوان کلانتر استخدام می شوند، تا با یک گله دار ثروتمند که آرامش مردم را بهم زده، مقابله کنند. اما کار آن‌ها با رسیدن یک بیوه زن، پیچیده تر میشود.

«جیم» (نایتن) و دوستش «گریس» (بوش)، در راه نیومکزیکو و شبی بارانی، مسافر مجانی بین راهی به نام «جان رایدر» (بین) را سوار می کنند...

داستانی واقعی از بزرگ ترین جعل اسناد تاریخ که توسط نازی ها در سال 1936 انجام شد. «سالامون سورویچ» استاد جعل اسناد است. او روزی بدشانسی می آورد و به دست بازرس پلیس نازی دستگیر و مجبور به هم کاری با نازی ها در یک پروژه ی جعل اسناد می شود.

جو کنراد (استیو آستین) در یک زندان منتظر اجرای حکم اعدام است. اما توسط یک تهیه کننده متمول تلویزیونی برای شرکت در یک برنامه خریداری میشود. بنابراین به یک جزیره متروک برده میشود که باید تا پای جان با 9 نفر قاتل محکوم به اعدام دیگر از سراسر جهان مبارزه کند تا فردی که زنده می ماند آزادیش را به دست آورد.

«اریکا» (فاستر) گوینده ی برنامه ای رادیویی در نیویورک است. او و نامزدش «دیوید» (اندروز)، زوج خوشبختی هستند که قصد ازدواج دارند. اما شبی اراذل و اوباش خیابانی آن دو را به شدت کتک می زنند، و «دیوید» می میرد و «اریکا» زنده می ماند. «اریکا» پس از مرخصی از بیمارستان در حالی که از نظر روحی در وضعیت بسیار بدی است، اسلحه ای می خرد و خلافکاران و جنایتکاران را به سزای اعمال شان می رساند...

دزدان حیله‌گر و خیانتکار، پلیس قضایی ماکائو را در ابعاد مختلف به چالش کشیدند. در این میان پلیس قضایی که در نبردی سخت گیر افتاده بود، از هوانگ د ژونگ متخصص ردیابی که سال‌ها بازنشسته شده بود، دعوت کرد تا به نیروهای جوان نخبه اداره تحقیقات جنایی پلیس قضایی بپیوندد و…

یک خبرنگار (هیل بری) برای سر در آوردن از کار یک تاجر به نام هریسون هیل (بروس ویلیس) که بهترین دوستش را کشته به او نزدیک شده و وارد یک موش و گربه بازی آن‌لاین می‌شود...

سناتور جوان جمهوری خواهی به نام «جاسپر اروینگ» (کروز) در گفت و گو با خبرنگاری حرفه ای به نام «جانین رات» (استریپ) استراتژی جدید جنگی اش را برای شکست دادن طالبان در افغانستان توضیح می دهد...

تام کاتلر پلیس سابق، صاحب یک شرکت کوچک و قانونی است که خدمات نظافت و تمیزکردن ساختمان ارائه می کند. ‏تنها تفاوت کار او با بقیه شرکت ها، همکاری نزدیک با پلیس و در نتیجه گرفتن سفارش تمیز کردن محل وقوع جنایت ‏هاست...

تری (فارل) و یان (اوان مک گرگور)، دو برادر با اخلاقی متفاوت اند که تصمیم دارند از لحاظ مالی مستقل شوند و آرزویشان خرید قایقی برای تفریح است. تری قمارباز ماهری است که موفق می شود پول قایق را فراهم کند. اما بعد از مدتی مبلغ هنگفتی می بازد و بدهکار می شود و به ناچار نزد برادرش یان که مدتهای زیادی به او کمک می کرده می رود...

داستان واقعی این فیلم در مورد جاسوسی بنام رابرت هنسن است که بیست و پنج سال تمام به عنوان ماموری صادق در FBI خدمت کرده بود. او به مدت دو دهه اطلاعات گران قیمت را به مامورین شوروی فروخته و از این راه خسارت های هنگفت مالی و جانی به دولت آمریکا تحمیل کرده بود. اما در آستانه بازنشستگی به شدت تحت تعقیب و مراقبت قرار می گیرد...

متخصص اطفال "الکساندر بک" همسر خود "مارگات بک" را از دست می دهد.او 8 سال قبل به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده بود و "الکساندر" مضنون اصلی پلیس بود.وقتی دو جسد نزدیک جائی که "مارگات" انداخته شده بود پیدا شد پلیس دوباره پرونده را باز کرد و "الکساندر" مضنون اصلی شد.ماجرا وقتی پیچیده شد که او ایمیلی دریافت کرد که نشان می داد "مارگات" زنده است..

اوزان، پزشک جوان و آرمان گرایی است که سرنوشت، او را ناگهان در مسیر یکی از قدرتمندترین خلافکاران ترکیه قرار می دهد.