این فیلم داستان یک سرباز سابق نیروی دریایی است که بعد از جنگ جهانی دوم به خانه باز می گردد و شاهد اتفاقات وحشتناک بسیاری می شود. او مردد و نامطمئن از آینده خودش ، در تلاش برای معنی بخشیدن به زندگی؛ یک اعتقاد باوری/ دینی را به وجود می آورد. او تبدیل به شخصی به نام "استاد" می شود . در حالی که سا ...
داستانی عاشقانه از عشقی میان یک دختر و پسر که در کار اشپزی مهارت خاصی دارند...
یکی از خانواده ها و ساکنان ونتورا، کالیفرنیا، پس از نابودی محل زندگی آنها طی یکی از بزرگترین آتش سوزی های تاریخ ایالت، به دنبال ترمیم خسارت و بقا هستند...
خانه ای از از شن و مه، فیلمی در ژانر جنایی درام به کارگردانی وادیم پرلمان است. فیلم با شعار “برخی رویاها را نمی‌توان به اشتراک گذاشت” بر اساس داستانی از آندره دوبس ساخته شده است. جنیفر کانلی و بن کینگزلی از بازیگران اصلی این فیلم می‌باشند. کتی (جنیفر کانلی) که به تازگی از اعتیاد رها شده در خانه ای کوچک در شمال کالیفرنیا زندگی می کند؛ او که دچار افسردگی ست و به اتفاقات اطرافش بی توجه، به اخطاریه هایی که برای مالیات عقب افتاده اش دریافت می کند هیچ اعتنایی ندارد و تنها زمانی متوجه موقعیت خود می شود که ماموران برای تخلیه خانه و به حراج گذاشتنش به زور به خانه اش می آیند…
در داستان «ضحاک» شاهنامه فردوسی است، آمده است:« جمشید رفته است و ضحاک در پی طمع و جاه طلبی برای محاصره جمکرد، به نیابت از پدر بر تخت جمشید تکیه می‌زند، اما افسوس که اهریمن بر وجود ضحاک سیطره یافته و تاریکی او تمام شهر را فرا می‌گیرد. در این میان آفریدون که کودکی است کشاورز زاده، متولد می‌شود و برای دادخواهی خون پدر و مادرش پیرو کاوه آهنگر قیام می‌کند..»
به هر صدایی اعتماد نکن ...
گروهی از نوجوانان معتاد به فناوری به اردوی آفلاین می روند. همانطور که توسط برگزار کنندگان برنامه ریزی شده است یک پیاده روی معمولی در جنگل بدون دسترسی به تلفن های هوشمند به پایان می رسد. آنها مجبورند برای زندگی واقعی با چیزی بجنگند که حتی در تاریک ترین گوشه های اینترنت هم ندیده اند. در برابر خطری مرگبار در جنگل ، آنها خواهند فهمید که دوستی ، عشق و فداکاری واقعی چیست و…
مرد بی منطق فیلمی به کارگردانی وودی آلن است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. بازیگران اصلی آن واکین فینیکس و اما استون می‌باشند. یک استاد فلسفه‌ی خسته از زندگی، راهی برای سر و سامان دادن به زندگی‌اش پیدا می‌کند، اما کاری که باید انجام دهد دور از ذهن و خطرناک است…
کالاهان به نظر نمی رسد چندان ایده بزرگی برای ادامه زندگی اش داشته باشد. اما پس از اینکه در یک شب در جاده تصادف می کند؛ مجبور می شود باقی سال های زندگی اش را بر روی ویلچر بگذراند، برای او هدفی ترسیم می شود که سبب شهرتش می شود. کالاهان پس از تصادف متوجه می شود که استعداد زیادی در کشیدن کارتون و نقاشی دارد اما…
داستان در سال ۱۸۵۱ (غرب وحشی) در اورگن و کالیفرنیا، همزمان با تب طلا رخ می‌دهد. چارلی (خواکین فینیکس) و ایلای (جان سی ریلی) به‌دنبال کشتن هرمن کرمیت وارم (جیک جلنهال) راهی کالیفرنیا می‌شوند که در این مسیر اتفاقات بسیاری رخ می‌دهد و پس از رسیدن به مقصد، ماجرا به شکلی متفاوت با نقشهٔ ابتدایی ادامه پیدا می‌کند…
