داستان این فیلم دربارهی فردی به نام «فورست گامپ» میباشد که روی نیمکت نشسته و منتظر اتوبوس است. او در همانجا، برای افراد مختلف، گوشههایی از داستان زندگی خود را نیز تعریف میکند که مصادف با اتفاقات مهم دوران تاریخی آمریکا نیز میباشد.
پالپ فیکشن یا داستان عامه پسند، فیلمی به کارگردانی کوئنتین تارانتینو و در گونه سینمای جنایی است. عمدهٔ شهرت فیلم به دلیل به نمایش درآوردن ترکیبی کنایهآمیز از خشونت و شوخطبعی، داستان غیرخطی، اشارههای سینمایی، ارجاعات آن به فرهنگ عامه و دیالوگهای آن است. جان تراولتا، ساموئل ال. جکسون، اوما تورمن و بروس ویلیس از بازیگران این فیلم هستند. دو آدم کش به نام های «وینسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموریت می یابند تا چمدانی را که دزیده شده، از سارقان پس بگیرند و در جریان این عملیات به طرز معجزه آسایی نجات پیدا می کنند. «وینسنت» مأمور می شود تا «میا» (تورمن)، همسر «والاس» را به گردش ببرد، اما «میا» بر اثر استفاده بیش از حد مواد، به حال اغما می افتد و «وینسنت» با تلاش فراوان او را نجات می دهد…
اندی دوفرین (تیم رابینز) به اتهام قتل همسرش به زندان می افتد. او در آنجا با رد (مورگان فریمن) دوست صمیمی می شود. از آنجایی که اندی قبلا مدیر بانک بوده به اجبار رئیس زندان کارهای پولشویی را برایش انجام می دهد. همه چیز خوب پیش می رود تا اینکه یک اشتباه اندی باعث می شود او به انفرادی افتاده و با رئیس زندان مشکل جدی پیدا کند.
عده ای پیاده نظام که بیشترشان را سیاه پوستان تشکیل می دهند ، از جنگ اسپانیا و آمریکا با مقدار زیادی طلا باز می گردند.آنها به غرب سفر می کنند جائی که سردسته آنها در جستجوی مردی است که پدر او را بدون مجازات اعدام کرده است ...
مسافری که پاسپورت خود را در یکی از فرودگاه های پاریس گم کرده است در بین پروازها به یک منطقه ویژه حمل و نقل محدود می شود. در آنجا او گروهی از افراد گمشده را می یابد که مخفی شده اند و دست به دهان زندگی می کنند و متکی به کار خود هستند...
لئون حرفهای یا لئون؛ فیلمی اکشن مهیج فرانسوی به نویسندگی و کارگردانی لوک بسون و با حضور ژآن رنو، گری اولدمن و ناتالی پورتمن است. آدم کشي حرفه اي به نام «لئون» (رنو) در آپارتماني در محله ايتاليايي هاي نيويورک زندگي مي کند. «استانسفيلد» (اولدمن)، مأمور فاسد پليس، تمام خانواده همسايه را مي کشد و تنها فرزند دوازده ساله شان، «ماتيلدا» (پورتمن) که براي خريد بيرون رفته جان سالم به در مي برد. «ماتيلدا» به «لئون» پناه مي برد…
یک افسر سازمانی امنیتی باید در زمان سفر کند تا زندگی اش را از دست یک سیاستمدار که در گذشته اش گره ایجاد کرده نجات دهد...
سال ها قبل از وجود اولین انسان ، دایناسور ها برای هزاران قرن مالک زمین بودند ، تعدادی از آنها گیاه خوار و تعدادی دیگر گوشت خوار بودند . دوستان ما در مقابل چشمان تیزبین خانواده هایشان در دره ای با شکوه زندگی می کردند و...
سن فرانسيسکو. با رد ثبت داروي باروري «دکتر الکساندر هس» و «دکتر لري آربوگاست» ، اين دو امکانات تحقيقاتي شان را از دست مي دهند و رئيس کينه توزشان- «نوآبانس» ، «دکتر دايانا ردين» را جايگزين آنان مي کند. «آربوگاست» ناآگاهانه تخمک هاي منجمد شده ي «ردين» را مي دزدد و براي اثبات «کارآيي» داروي شان، با اسپرم «هس» در هم مي آميزد و به «هس» تزريق مي کند…
یک رزمی کار جوان (جکی چان) باید از میان احترام گذاشتن به خواسته ی پدر صلح جویش و یا درگیر شدن با خارجی هایی که منابع با ارزشی را از مردمش میدزدند، یکی را انتخاب کند…