در سال 1985 میلادی، پدری فداکار به نام بیل فورلانگ (با بازی کیلین مورفی)، برای تامین معاش خانوادهاش به عنوان فروشنده ذغال کار میکند. در این میان او اسرار نگرانکنندهای را که توسط یک صومعه محلی حفظ شده بود، آشکار کرده و به زودی با حقایق تکاندهندهای درباره گذشته و زندگی خود نیز روبرو میشود که…
زندگی روزمره پرستار پرابها در شهر بمبئی، زمانی که یک هدیه غافلگیرکننده از همسر سابقش دریافت میکند، به شکلی غیرمنتظره تغییر پیدا میکند. در این میان هم اتاقی جوانتر او، آنو، در تلاش برای یافتن یک حریم خصوصی در شهر، با موانع زیادی مواجه میشود. در نهایت سفر به یک شهر ساحلی به آنها این امکان را میدهد تا فضایی برای تجلی خواستههای خود پیدا کنند و…
این فیلم براساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد یک مامور افبیآی به نام تری هاسک (با بازی جود لا) است که در سال 1983 میلادی با افزایش هشداردهنده بمبگذاریهای خشونتآمیز و سرقتهای بانکی در شمال غربی اقیانوس آرام، به یک بازی مرگبار تعقیب و گریز با یک تروریست داخلی کاریزماتیک کشیده میشود که قصد سرنگونی دولت آمریکا را دارد و…
هنگامی که والاس یک کوتوله هوشمند را اختراع میکند که به نظر میرسد قادر است ذهن خود را توسعه دهد، گرومیت احساس خطر میکند. در این میان زمانی که وقایع از کنترل خارج شده و مشخص میشود که یک شخصیت انتقامجو از گذشته، ممکن است طراح همه این حوادث باشد، گرومیت باید تردیدهای خود را کنار گذاشته و برای مبارزه با نیروهای شوم وارد عمل شود، اما…
این فیلم در مورد جادوگری به نام الفابا است که به دلیل پوست سبز غیرمعمولش با دیگران متفاوت است. از طرفی دیگر گلیندا یک زن جوان محبوب و جاهطلب میباشد که هنوز قدرت واقعی خود را کشف نکرده است. در این بین دوستی غیرمنتظرهای میان آنها به عنوان دو جادوگر سرزمین جادویی اوز پدیدار میشود، اما زمانی که الفابا به اشتباه به عنوان یک جادوگر شرور شناخته میشود، تلاش میکند تا جادوگر متقلب و بدذاتی که بر سرزمین اوز حکمرانی میکند را پیدا کرده و حقیقت را آشکار کند اما…
رابطه پیچیده کریون کراوینوف با پدر بیرحمش نیکولای، او را در مسیر انتقامجویی با پیامدهای وحشیانه قرار میدهد و به او انگیزه میدهد تا نه تنها به بزرگترین بلکه به یکی از ترسناکترین شکارچیان جهان تبدیل شود و…
داستان یک پسر کوچک به نام آمریگو را روایت میکند که در دوران پس از جنگ جهانی دوم در ناپل زندگی میکند. زندگی برای خانوادههای فقیر در این زمان سخت است، و مادر آمریگو تصمیم میگیرد او را برای مدتی به شمال ایتالیا بفرستد، جایی که خانوادههای مرفهتر از کودکان فقیر مراقبت میکنند. آمریگو ابتدا با ترس و نگرانی این سفر را شروع میکند، اما کمکم به دنیای جدید، آدمهای مهربان و فرصتهای تازهای که پیش رویش قرار میگیرند، علاقهمند میشود...
سه کودک وقتی مادرشان از جابجا شدن از روی کاناپه در یک فروشگاه مبلمان خودداری میکند، با همدیگر آشنا میشوند.
اینگرید و مارتا در جوانی دوستان صمیمی بودند و با هم در دفتر یک مجله کار میکردند. اینگرید در ادامه تبدیل به یک نویسنده گردید، در حالی که مارتا گزارشگر جنگ شد و شرایط زندگی آنها را از هم جدا کرد. پس از سالها دوری، آنها دوباره در یک موقعیت عجیب اما شیرین با هم ملاقات میکنند و…
پرسی پس از کشف نامه کودکی که به طور تصادفی در سبد پستی او در شب کریسمس جا مانده بود، باید بابانوئل را دنبال کند.