سنکچوئری: حکایت یک جادوگر، داستان شهر کوچکی در بریتانیا به نام سنکچوئری است که پس از مرگ پسرکی بر اثر یک حادثه، اتهامات قتل باعث بر هم خوردن نظم و آرامش آن می شود.
هارلی کوین یک سریال تلویزیونی است که ونسا مارشال ، جیسون الکساندر و دیودریچ بدر در آن بازی می کند. در این سریال روی یک هارلی کوین که شخصیتش را به تنهایی در گاتهام میسازد.
تولد دوباره یک بار شاید جالب به نظر برسد، اما ریشه این کار را برای هفتمین بار انجام میدهد! او در زندگیهای قبلیاش انواع و اقسام هیجانها را تجربه کرده است، از فروش کالا به عنوان بازرگان گرفته تا شمشیر زنی به عنوان شوالیه، بنابراین اکنون تصمیم گرفته است که آرام بگیرد و لذت ببرد. اما برای لذت بردن از زندگی اعیانی، او ابتدا باید با شاهزاده خوشتیپ ازدواج کند… همان کسی که اتفاقاً...
هنگامی که ورودیهایی به یک بعد جدید به نام “ماتو” در سراسر ژاپن ظاهر شدند، منبع جدیدی به نام “هلو” کشف شد که قدرتهای منحصر به فردی فقط به زنان میدهد. اما موجودات خطرناکی به نام “یوموتسو شوئوکی” نیز در ماتو حضور دارند و از آن زمان مسئول بروز بلایایی بودهاند. برای مقابله با آنها، دولت گروه الیتی زنانی را تشکیل داد که از قدرتهای هلو دریافت کردهاند به نام “گروه ضد شیطان”. روزی دانشآموز دبیرستانی به نام یوکی واکورا بعد از مدرسه در حال بازگشت به خانه بود که ناگهان در ورودی ماتو گم شد. هنگامی که...
آکوتسو ماساتورا یک اهریمن است که به یک دبیرستان در دنیای انسانها نفوذ کرده است. هدف او پیدا کردن کاندیداهایی برای کمک به جهنم در مبارزه با دشمنان طبیعیشان، فرشتگان بهشت است. آکوتسو که کنار لیلی آمانه، دانشآموز دیگری که مدتی پیش به اینجا منتقل شده، نشسته است، طعمه زیبایی او شده و تصمیم میگیرد او را به عنوان یاریگر خود برای این مأموریت برگزیند. اما لیلی ظاهری متفاوت از آنچه به نظر میرسد دارد، و آکوتسو نه تنها خود را یاریگر یکی از همان دشمنانی میبیند که قرار بود شکست دهد، بلکه احساساتی نیز نسبت به او پیدا کرده است.
شاهدختی که توسط ارتش ارباب شیاطین اسیر شده بود برای اجرای حکم اعدام توسط شکنجه بیرحمانه ارباب شیاطین برنامهریزی شده است!
یک زوج جوان که رویاهایشان وقتی که یک خانه روستایی زیبا را به ارث می برند ، به حقیقت می پیوندند ، اما متوجه می شوند که این خانه هم در حال فروپاشی است و هم محل زندگی بسیاری از ساکنان قبلی فوت شده است.
تصور کنید در میانه های یک روز عادی هستید. سر کار رفتید، در پاساژ مشغول خرید هستید. در خانه خود، ماشین، هواپیما یا هر وسیله نقلیه دیگری نشسته اید ناگهان ۲ درصد از جمعیت مردم جهان از روی زمین ناپدید میشوند. نه بخاطر حادثه ای طبیعی. نه حمله تروریستی. نه کُشتاری و نه چیز دیگری. فقط فضای خالی از انسانهایی باقی میماند که تا لحظاتی پیش وجود داشتند اما حالا دیگر نیستند. همسایه شما، پدرتان، فرزندتان. هیچکس دلیل آنرا نمیداند. چگونه خود را با شرایط جدید وفق میدهید؟ به چه آدمی تبدیل خواهید شد؟ حالا ۳ سال از آن واقعه Rapture مانند گذشته. مردم شهر “میپل تاون” نیویورک همچنان درگیر آن هستند که بدانند چه بلایی سر عزیزانشان آمده. برخی از آنها خانه و کاشانه خود را رها کرده و به فرقه ای بنام “بازماندگان گناهکار” پیوسته اند. فرقه ای که اعضایش باید روزه سکوت بگیرند، لباسهای سفید بر تن کنند. وظیفه اصلی اعضای گروه یک چیز است: ”نظاره کردن مردمانی که عضو گروه نیستند و انتظار برای پایان دنیا!“
پسری که با یک طلسم نفرین شده است، تصمیم می گیرد که به باشگاه تحقیقات مخفی بپیوندد. در پی ورود به آنجا اتفاقات خطرناک و ترسناکی رخ می دهد و...
چوی یی جه پس از آنکه تصمیم می گیرد به زندگی خود پایان دهد، با شخصیت “مرگ” روبرو می شود. او مجازات می شود تا 12 بار دیگر مرگ را از طریق بدن های مختلف تجربه کند. چوی یی جه برای اجتناب از رفتن به جهنم باید راهی برای زنده ماندن در یکی از این شخصیت ها پیدا کند…