داستان در مورد پروفسور سیدنی فاکس است که استاد دانشگاه آمریکایی است و دستیار وی نایجل بیلی که یک کاشف عتیقه انگلیسیی است.در آغاز هر قسمت بازگشتی به چندین سال و حتی قرن قبل میکند و اتفاقی را در حدود چند دقیقه نشان میدهد و پس از بازگشت به زمان حال سیدنی فاکس به دنبال عتیقه ای که در شروع داستان به آن اشاره شد میرود.در اکثر مواقع فرد دیگری نیز به دنبال آن عتیقه میگردد و در واقع طرف مقابل فاکس برای رسیدن به آن عتیقه است.اما در پایان هر ماجرا فاکس با کمک مردم و دولت آن عتیقه را به موزه برمیگرداند.در دفتر کار سیدنی فاکس منشی به نام کلودیا حضور دارد که در پایان فصل دوم میرود و کارن پتروسکی برای فصل پایانی سریال جانشین وی میشود.
داستان در آیندهای دور رقم میخورد که جنگ تمام زمین را ویران کرده و تنها صحرایی خشک باقی مانده است. تامین آب در این منطقه یک توسط پادشاه حریص کنترل میشود. کلانتر رائو به دنبال دریاچهای گمشده از پادشاه اهریمنان کمک میخواهد… و پسر پادشاه اهریمن به نام بلزبوب و دستیارش تیف را میگیرد. این سه شخصیت غیرمتعارف عازم صحرا میشوند و با اژدهاها، دزدان و خطرناکتر از همه ارتش پادشاه ستمگر روبرو میشوند.
نل یاغی؛ سریالی تاریخی فانتزی ماجراجویی محصول شبکه دیزنی پلاس است. در مورد دختری باهوش و شجاع به نام نل جکسون است که به اشتباه متهم به قتل شده و ناگهان به بدنامترین قانونشکن در قرن هجدهم انگلستان تبدیل میشود. در این میان نل با یک روح جادویی به نام بیلی بلایند روبرو شده و به زودی متوجه میشود که سرنوشت او فراتر از آن چیزی است که همیشه تصور میکرده…
مگامن توسط دانشمندی به نام دکتر لایت ساخته می شود که هدف از ساختن مگامن این است که برای کاربردهای مفید استفاده شود و از آن بتوانند نهایت استفاده را ببرند اما دانشمندی دیگری به نام دکتر وایلی وجود دارد که طرح های دکتر لایت را می دزدد و از آن ها استفاده های نابه جا می کند. دکتر وایلی بر اساس این طرح های دست به طراحی ربات هایی به نام های گاتس من، کات من و آیس من و … می پردازد که هر کدام از آن ها دارای نیروی فوق العاده و خاصی می باشند که از این نیروها در جهت کارهای شیطانی استفاده می کنند و...
سندی ریکز به همراه مادر خود به یکی از جزایر فلوریدا می رود تا تابستان را نزد عموی خود “پورتر ریکز” سپری کند. او هیچ علاقه ای به محیط جدید زندگی اش ندارد تا اینکه یک دوست جدید وارد زندگی او می شود، دلفینی به نام “فلیپر” که او و عمویش را به هم نزدیکتر می کند…
جک هالبورن کودک یتیمی ست که در منطقه هالبورن پیدا شده و دادگاه سرپرستی اش را به زوجی میانسال سپرده که کارگاه طناب بافی دارند.
ریماروِ خروشان اسم خزندهای است که توسط ساتو میکامی 37 ساله پس از آنکه به دست یه دزد کشته شد و به دنیایی خیالی رفت تصرف شد. حال که از بند زندگی معمولی و یکنواخت پیشین خود رها شده است، ماجراجویی جدید او به عنوان یه خزنده با قابلیتهایی منحصر به فرد و در دنیایی خیالی شروع میشود.
از رنگ قرمز و زرد پیروی می کند زیرا آنها در هنگام گرفتن یک کاترپیلار تازه متولد شده، آموزش اشتباهی در تربیت فرزند دارند...
بازسازی داستان کلاسیک ژول ورن. روایت ماجراجویانی که به دنبال سرزمینی پنهان و مرموز هستند. آنها توسط همسر مرد دیگری که پیش از این به سفر اکتشافی مشابهی رفته بود و ناپدید شده بود، به هم می پیوندند...
پرسیوال همیشه همراه پدربزرگش در پناهگاهی دور افتاده در بالای ابرها، به نام «انگشت خدایان(گادز فینگر)» زندگی میکرده. با اینکه زندگی سادهش رو دوست داره، اما قلباً عاشق ماجراجویی...